در زمان و بازار امروزه ،یک بازاریاب اطلاع دارد که هر محصولی یا خدمتی که یک شرکت بزرگ ،به مشتریان ارایه میدهد را چگونه به فروش برساند.
اما اگر توجه کنید تمام این محصولات که به راحتی قابل ارایه هستند و مشتریان خود را دارند مهم نیست که شما چگونه در این صنف کار کنید مشتریان بیشتر از همان شرکت های بزرگ خرید میکنند.
این به این معنا هست که تمام بازاریاب ها از مشتریان و از مقصد کار های خود اصلاعات کاملی دارند .
بازاریاب ها با وجود این دانش،در صورت عدم فروش شروع به سرزنش کیفیت محصولات ،کم بودن محصولات و.... نمیکنند، اول شروع به انالیز کردن راه خود و ایده یابی بهتری برای فروش میرسند .
به هر حال برای بهتر شد فروش مهم نیست که شما در چه توع محصولی کار میکنید
در این مقاله چند نوع تمرین برای بهبود فروش برای شما قرار داده شده است.
شما تا امروز حتما دوستی یا اشنایی داشته اید که در مورد هر بحثی باید نظر و نوع دید خود را بگوید و احتمالا این فرد ،هم صحبت مورد علاقه شما نیست، و زمانی هم که در حال خودشیفتگوی هست بسیار غیر قابل تحمل می شود.
دقیق مثل وقتی که یک بازاریاب بیشتر درحال تعریف از کیفیت محصولات و شرکت تولیدکننده این محصول بسیار زیاد صحبت می کند . اطلاعاتی که باید به صورت یک اطلاعات جالب و مفید از محصول باشد شما به جای وقت از دست دادن، وقت مفید خواهید داشت.
یکی از مهم ترین قانون ها ،برای فروش ،این است که ،باید شما بتوانید تمام محصول خود را به صورت کمک برای فروشنده توضیح دهید ،ایمیل،پیام ،ویس و... که شما برای فروشنده ارسال می کنید هم باید برای بهتر و اسان تر کردن این انتخاب باشد.
از خودتان در هر ارتباط بپرسید که با محصولم چگونه می توانم به این فرد کمک کنم !؟
شما اگر انتظار دارید که یک فروشنده وقت خود را برای یاد گیری محصول شما قرار دهد ،شما باید وقتی برای یاد گیری حرفه ای محصولات فروشنده بگذارید در این دوره ،هیچ گونه بهانه ای برای اینکه شما بدون اطلاع به یک فروشنده زنگ بزنید و حتی حوصله برای تحقیق در مورد محصولات آن فرد نداشته باشید، وجود ندارد.
تحقیقات قبل از تماس نیازی به زمان زیادی ندارد. بسته به چرخه فروش خاص شما، حداقل پنج یا 10 دقیقه برای هر مشتری ممکن است کافی باشد.
اگر که یک مشتری وارد به یک فروشگاه لباس شود فروشنده همان اول که به مشتری یک پیراهن نشان نمی دهد ،خیر اول سلام می کند بعد سولاتی مانند: برای چگونه مکانی لباسی را می خواهید ،چه نوعی ،چه سایزی دارید و....
پس وقتی که شما در حال برقراری ارتباط با فردی که تا اکنون ندیدید و یا با او صحبتی نداشته اید، بسیار مهم است که به این دو نکته بالا تو جه کنید.
نکته پایانی: قبل از شروع به کار مشتریان خود را بشناسید، چرا باید به آنها اهمیت دهید و چرا شما بهتر از رقبای خود هستید، این نکات بسیار مهم است.
بالاخره ما فقط یک انسان هستیم. قبل از اینکه مثل یک فروشنده با مشتری بالقوه خود صحبت کنید مانند یک انسان با آنها صحبت کنید.
چه در خرده فروشی، فروش خودرو، یا تجارت B2B کار کنید، اگر با ویژگیهای خریداان هدف خود آشنا باشید و هرمشتی واجد شرایط انتخاب کنید، موفقیت بسیار بیشتری خواهید داشت. این مشخصات خریدار ایده آل نامیده می شود و مانند داشتن یک سلاح مخفی است.
با شناخت مشریان خود شما به راحتی می فهمید که باید انرژی و توان خود را در مورد کدام یک از مشتریان بگذارید.
اگر خریدار هدف خود را به درستی تعریف کنید، بیشتر روز خود را صرف صحبت با رهبران کسب و کار خواهید کرد که مشکلاتی دارند که محصول یا خدمات شما می تواند حل کند. اما فقط به این دلیل که شما این را می دانید به این معنی نیست که آنها این کار را می کنند.
اگر همچین بود شما نباید سریع محصول خود را معرفی کنید. شما این خطر را دارید که مشتری را عصبانی کنید یا آنها را بترسانید. در عوض کمک خود را ،به روشی که فکر می کنید ارزشمندتر است ارائه دهید.( نیاز سنجی درست انجام دادن درمورد مشتری )
شما با استفاده از تخصص خود می توانید در مورد روندهای صنعت صحبت کنید که خریدار ممکن است از آنها مطلع نباشد.می توانید بروشور محصولات خود را برای ایشان اریه دهید و اشاره به محصول مورد نیاز فروشنده کنید.
مهم نیست که چقدر از مشتری خود را به طور کامل شناسایی کرده اید، شکاف هایی در دانش شما وجود خواهد داشت و اگر به طور کامل آن را درک نکنید، نمی توانید به خریدار کمک کنید تا مشکل خود را حل کند. به همین دلیل، پرسیدن سوالات متفکرانه در طول مکالمات بسیار مهم است سوالاتی مانند
کنجکاوی در مورد موضوعاتی که بسیار مردم خسته کننده می بینند بسیار در بر قراری ارتباط کمک میکند.
نه تنها گوش دادن دقیق به شما کمک می کند تا مشکل را کنترل کنید، بلکه باعث می شود مشتری بالقوه احساس خوبی داشته باشد. و اگر واقعاً هماهنگ کنید، زمانی که شما چیزی برای گفتن دارید، به احتمال زیاد به شما گوش خواهند داد.
مغز ما برای پاسخ دادن به موقعیتهای خاص به روشهای خاصی طراحی شده است. آگاهی از این ترفندهای روانی می تواند به شما کمک کند تا از آنها به نفع خود استفاده کنید.
اثرلنگر انداختن: اطلاعاتی که دریافت می کنیم ابتدا به عنوان یک لنگر عمل می کند که بر اساس آن تمام داده های بعدی را ارزیابی می کنیم.
اثر فریب: فرد سوم گاهی اوقات می تواند به افراد کمک کند بین دو احتمال انتخاب کنند.
بیزاری از دست دادن: ما نسبت به احتمال از دست دادن چیزی که در حال حاضر داریم واکنش شدیدتری نشان می دهیم تا احتمال به دست آوردن چیزی که نداریم.
قانون اوج پایان: مردم پایان و نقطه اوج یک ارائه را واضح تر از هر بخش دیگری به یاد می آورند.
نفرین دانش: وقتی کسی که در مورد موضوعی اطلاعات زیادی دارد نمی تواند با کسی که آنقدر آشنا نیست ارتباط برقرار کند.
سوگیری تایید: ما بیشتر احتمال میدهیم اطلاعاتی را بپذیریم که با باورهای ما همسو باشد تا شواهد متناقض - مهم نیست چقدر قانع کننده باشد.
وقتی که یک فروشنده با نحوه شخصیتی خاص خود حرف می زند بسیار راحت تر و اسان تر محصول را به فروش میرساند مثال وقتی که کسی با لهجه خود صحبت می کند ،صد در صد ارتباط راحت تری بر قرار میکند.
شخصیت های ما نشان میدهد که ما چگونه می خواهیم خود را نشان دهیم و چگونه دیگران با ما ارتباط برقرار میکنند
در اینجا خلاصه ای از چهار تیپ شخصیتی اصلی و دید های آنها آورده شده است:
قاطعانه: علاقه مند به نتایج و نتیجه نهایی.
ایده دوست:علاقه مند به ایده های خلاقانه و چشم اندازهای بزرگ.
بیانگر: علاقه مند به افراد و چگونگی تأثیر ایده ها بر دیگران.
تجزیه و تحلیل: به حقایق، ارقام و داده ها علاقه مند است.
هنگامی که می دانید مشتری شما در کدام دسته قرار می گیرد، مطابق با دید آنها رفتار کنید و پیام ها و ارائه خود را سفارشی کنید تا آنچه برای آنها مهم است را مشخص کنید.
در دنیا هیچ گونه تصمیم کاملا منطقی نیست، احساسات ما تقریبا یا به اندازه منطق ما بر تصمیماتمان تاثیر می گذارد، چه دوست داشته باشید چه خیر،در این صورت بازاریابانی که تنها با منطق خود کار میکنند به فروش خود اسیب می زنند.
پنج مورد از مهم ترین احساساتی که در تصمیم گرفتن ما تاثیر می گذارد
وقتی هر روز ایمیلهای بیشماری ارسال میکنید، به راحتی میتوان فراموش کرد که ما در ارتباط با مردم هستیم نه ربات ،پس باید سعی کنید تمام ایمیل ها به صورت شخصی و کامل باشد.
از خود تان به عنوان آزمون روی خودتان استفاده کنید — آیا می خواهید این ایمیل را دریافت کنید؟ آیا این پیام صوتی به شما کمک می کند؟ در غیر این صورت، احتمال زیادی وجود دارد که خریدار ایمیل و پیام صوتی شما را قبول نکند.
حرفه ای بودن در فروش بسیار مهم است، اما با شخصیت بودن نیز مهم است. خریداران زندگی خارج از محل کار دارند و چیزهایی که به آن علاقه دارند هیچ ربطی به شغل آنها ندارد. با اجازه دادن به این مکالمه هر چند وقت یکبار با مشتریان احتمال برقرای رابطه بیشتر وجود دارد. لزومی ندارد - همیشه کار را انجام داده باشد.
برای داشتن یک وبسایت فروش موفق شما باید اطلاعات کامل در مورد محصولات بدهید چه در توضیحات محصول ،چه در خبرنامه و .....
باید به موضوعاتی ماننده ابعاد محصول چقدر است؟ آیا در رنگ ها و اندازه های مختلف موجود است؟ جزئیات خاصی را وارد کنید تا مشتریان شما بدانند دقیقاً چه چیزی از شما خریداری میکنند.
مصرف کنندگان آنلاین اطلاعات نامحدودی در دست دارند، بنابراین می توانند به راحتی ،مقایسه ای با رقبای شما انجام دهند. این بدان معناست که شما باید تا آنجا که می توانید ارتباط برقرار کنید تا محصول یا خدمات خود را به عنوان انتخاب مناسب معرفی کنید.
محصول شما چه ارزشی برای مصرف کننده دارد؟
و چه چیزی آن را از رقبا متمایز می کند؟
مطمئن شوید محصولی که ارائه میدهید و قیمت آن برای بازاری که به آن میفروشید مناسب است.
وقتی مشتریان بالقوه ارزش محصول شما را درک کنند، می دانند که بازدهی مثبتی برای پولی که به سختی به دست آورده اند دریافت می کنند.
چگونه پیشنهادات آتی و عرضه محصولات جدید را به مشتریان احتمالی یا فعلی منتقل خواهید کرد؟ اینجاست که لیست ایمیل می تواند مفید باشد(یا لیست شماره موبایل در ایران).
با ایجاد یک گروه یا لیست ایمیل شما میتوانید به راحتی تمام محصولات خود را به مشتریان احتمالی ارایه دهید. همانطور که مردم در پیشنهادات شما تبدیل می کنند و پیام های شما را با دوستان، خانواده و همکاران به اشتراک می گذارند، لیست مشتریان احتمالی شما افزایش می یابد. و تعداد فروش احتمالاً از همین روال پیروی خواهد کرد.
فراموش نکنید: حتی اگر به صورت آنلاین می فروشید، به یک نفر می فروشید. مطمئن شوید که وبسایت، صفحات فرود، فرمها، ایمیلها و دکمههای فراخوان ،متناسب با مخاطبانی هستند که میخواهید به آنها دسترسی پیدا کنید. حفظ جنبه انسانی ارتباطات شما، احتمال درگیر شدن مشتریان با شما و محصول شما را افزایش می دهد.
هنگامی که یک بازدیدکننده وب سایت یکی از صفحات فرود شما را "انتخاب" کرد، حتی می توانید از داده هایی که در مورد آنها جمع آوری می کنید برای شخصی سازی بیشتر استفاده کنید – مانند به دست اوردن لیست مشتریان احتمالی تنها بهتر.
هنگامی که ارزش محصول خود را اعلام کردید، چگونه مشتریان را به خرید تشویق می کنید؟ بدون تماس فروش یا مکالمه با مشتری ، اگر شما برای مشتریان خود هیچگونه چالشی برای خرید این محصول انجام ندهید مشتری به خود میگوید که فردا هم میتوانم بخرم و این فردا مانند فردایی می شود که برای تمام دنیا نمی آید.
برای جلوگیری از این اتفاق، پیشنهاد یا تخفیف محدودی ارائه دهید. مثلا:
"نسخه محدود [نام محصول] تا پایان موجودی موجود است."
"30% تخفیف، فقط این آخر هفته."
"آخرین فروش روز! [نام محصول] را بخرید و یک هدیه رایگان دریافت کنید.
همه بازدیدکنندگان وب سایت قصد خرید ندارند (هنوز). برخی برای رفع کنجکاوی برخی از بی کاری ، و برخی صرفاً به دنبال اطلاعات و برخی..... ،به سایت شما می آیند (مانند یک "خرید کفش")
آخرین کاری که می خواهید انجام دهید این است که یک محصول را به فردی که نیاز به آن محصول ندارد معرفی کنید. به خصوص برای محصولات و خدمات با چرخه فروش طولانی، بسیار بهتر است که آنها را در مسیر خرید خود "پرورش دهید" و در عین حال در ذهن خود باقی بمانید.
با این گفته، به هر سرنخ به روشی نزدیک شوید که برای سفر خرید فردی آنها مناسب است. و می توانید شاخص های خوبی از رفتار وب سایت آنها دریافت کنید.
به عنوان مثال، اگر آنها یک کتاب الکترونیکی اطلاعاتی را دانلود کنند، ممکن است هنوز در مرحله "جمع آوری اطلاعات" باشند و آماده صحبت با ارائه دهندگان نباشند. با این حال، شخصی که از صفحه قیمتگذاری بازدید میکند و سپس فرم تماس را پر میکند، باید در اسرع وقت با فروشنده تماس بگیرد.
ما در اول به دنبال رفع نیاز خود هستیم که شما باید در موضوع خود یک ودیو ،مقاله و... را ارایه دهید.
دوم نیاز به دانشی از یک محصول داریم آیا این به من کمک میکند، ایا نیاز کامل من را از بین می برد .
قدم سوم مقایسه قیمت سال تولید و دیگری هست شما باید اول بتوانی که سایتی بسازید که مشتری احتمالی را هدایت کند و بعد به فروش بیشتری برسید.
هر وقتی که کسی از سایت شما بازدید کند شما اطلاعاتی از کاربربرای استفاده در خرید محصولات ، به دست می آورید .
و شما با توجه به امتیاز های که به هر محصول می رسد متوانید به راحتی ارزش محصول را بدست آورید!؟
خیر تنها با استفاده از یکی از این دو اطلاعات کاملی به دست نخواهبد آورد ، با ترکیب این دو شما به اصل اطلاعات میرسید ،زیرا تعداد افرادی که به صفحه خرید می رسند حتما خرید نمی کنند و تعدادی افرادی که خرید می کنند در مورد کیفیت محصول اطلاعاتی نمی گویند
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *
(2) پیام
fati
بسسسیار عااالی مرسسی از شما
مدیر
ممنون از توجه شما
Ali
خیلی عالی بود ممنون
مدیر
ممنون از نظرتون